اینکه چرا پیر می شویم سال هاست مورد بحث بوده است. دو مکتب فکری وجود دارد. اولین مورد این است که انباشت تصادفی اما اجتناب ناپذیر آسیب به سلول ها و مولکول های زیستی است. مورد دیگر این است که پیری از نظر بیولوژیکی برنامه ریزی شده است، همزاد شیطانی رشد ما از جنین تا بزرگسال.
این برای هر کسی که به اندازه کافی طولانی زندگی می کند، در ابتدا به تدریج و سپس ناگهان اتفاق می افتد. در زمانی که به 50 سالگی می رسیم، اکثر ما حداقل یک مشکل سلامتی مرتبط با سن داریم. در 85 سالگی، تقریباً همه ما این کار را انجام می دهیم، و معمولاً چندین نفر در یک زمان. سرطان، دیابت، آب مروارید، آرتروز، زوال عقل. لیست میتوانست ادامه داشته باشد.
هر دو فرضیه در قلب خود تکامل را به شکل “تناسب باروری” دارند – توانایی انتقال ژن های خود به فرزندانمان. فرضیه انباشت آسیب استدلال می کند که وقتی ما جوان هستیم، سرمایه گذاری در فرآیندهای ترمیم سلولی برای به حداکثر رساندن این تناسب مفید است. اما پس از گذشت یک سن خاص، این سرمایه گذاری دیگر ارزش هزینه خود را ندارد، در این مرحله فرآیندهای تعمیر تمام می شود و آسیب جمع می شود. …