چرا جنبه های خاصی از واقعیت فیزیکی باید تجربه شود تا شناخته شود

ما هرگز واقعاً نمی دانیم که درد، رنگ و عشق برای دیگران چگونه است – چه رسد به حیوانات دیگر. این بدان معنی است که ما هرگز نمی دانیم که آیا هوش مصنوعی هوشمند ایجاد کرده ایم یا خیر.

از طریق کلر ویلسون

زنی را تصور کنید که از بدو تولد در یک اتاق سیاه، سفید و خاکستری بزرگ شده است، بنابراین هر چیزی که می بیند تک رنگ است. اما همچنین تصور کنید که او عمر خود را صرف مطالعه علم رنگ کرده است. او می آموزد که چگونه طول موج های مختلف نور توسط چشم درک می شود، چگونه یک منشور نور سفید را به یک طیف جدا می کند و غیره، اما شخصاً هرگز چیزی جز سایه های سیاه یا سفید ندیده است. حالا تصور کنید او برای اولین بار اتاق را ترک می کند و پالت پر جنب و جوش دنیای واقعی را می بیند. بسیاری از ما موافقیم که در این زمان زن چیز جدیدی در مورد رنگ می آموزد.

این آزمایش فکریتوسط فیلسوف پیشنهاد شده است فرانک جکسون در سال 1982، با هدف استدلال علیه فیزیکالیسم، این باور که چیزی فراتر از جهان فیزیکی وجود ندارد. اما همچنین نشان می‌دهد که انواعی از دانش وجود دارد که نمی‌توان با خواندن، اندازه‌گیری یا استنباط به دست آورد. آنها باید از طریق تجربه مستقیم آموخته شوند.

ناتوانی در به اشتراک گذاشتن تجربیات ذهنی دیگران پیامدهایی برای دنیای پزشکی دارد. دانستن آن سخت تر است…