این داستان احتمالاً آخرالزمان که توسط فیلسوف توماس هابز تبلیغ شده است، به دو چهره کنجکاوی اشاره می کند: یکی فضیلت، دیگری یک رذیله. کنجکاوی موتور علم، اکتشاف و اکتشاف است که در این شکل به اندازه هوش ما برای موفقیت گونه ما مهم بوده است. کنجکاوی همچنین می تواند برای ما به صورت فردی یک موهبت باشد و ما را به زندگی پرشور و پر هدف هدایت کند – به افراد کنجکاو بی امان مانند لئوناردو داوینچی فکر کنید.
در طی آوریل یخبندان سال 1626، فرانسیس بیکن، فیلسوف و پیشگام روش علمی، در خیابان های برفی لندن سوار شد که یک سوال کنجکاو برای او پیش آمد: آیا سرما به حفظ مرغ مرده کمک می کند؟ او پس از خرید یکی از خانه های نزدیک، اقدام به پر کردن آن از برف کرد. در این روند، او دچار سرما شد و به سرعت به ذات الریه و مرگ منجر شد.
در دنیای مدرنی که چنین سرگرمیهایی فراوان است، بهتر است بدانیم چگونه از کنجکاوی خود نهایت استفاده را ببریم و از دام آن اجتناب کنیم. تحقیقات اخیر در مورد ماهیت دو لبه کنجکاوی به کمک می آید. این کار نه تنها مزایای فراوان آن برای یادگیری و خلاقیت را روشن کرده است، بلکه در مورد اینکه چرا می تواند ما را به بیراهه بکشاند – و چرا ما…