چهار قانون علمی که مکالمات شما را گردش می کند

گفتگو در قلب روابط ما است – با این حال ، بسیاری از ما صحبت با دیگران به طرز شگفت آور دشوار هستیم. ما می توانیم از گفتگو با بیگانگان و مبارزه برای ارتباط با افراد نزدیک به ما احساس اضطراب کنیم. اگر آشنا به نظر برسد ، آلیسون وود بروکس امیدوار است که کمک کند. او استاد دانشکده بازرگانی هاروارد است ، جایی که یک دوره مظنون را با عنوان “بحث: چگونه در تجارت و زندگی صحبت کند” و نویسنده کتاب جدید را تدریس می کند صحبت: علم گفتگو و هنر خودمانبشر هر دو چهار اصل اصلی برای صرافی های مهم تر ارائه می دهند. وود بروكس توضیح می دهد ، مکالمات ذاتاً غیرقابل پیش بینی هستند ، اما آنها از قوانین خاصی پیروی می كنند – و دانستن معماری آنها باعث می شود كه ما از آنچه خارج از كنترل ماست ، راحت تر شود. دانشمند جدید از او پرسید بهترین راهها برای استفاده از این تحقیق در گربه های خودمان است.

دیوید رابرسون: صحبت کردن در مورد صحبت کردن کاملاً متا است. آیا تا به حال خود را از عملکرد خود انتقاد کرده اید؟

آلیسون وود بروکس: تعداد زیادی “متا چیز” وجود دارد. من اغلب احساس کرده ام که روی اتاق شناور هستم ، مکالمات را تماشا می کنم ، حتی اگر خودم درگیر شده ام. من یک دوره را در هاروارد تدریس می کنموت [my students] همه این احساس را نیز احساس می کنند. یک دوره بیش از حد ناراحت کننده می تواند وجود داشته باشد ، اما امیدوارم که به مرور زمان از بین برود زیرا آنها عادت های بهتری ایجاد می کنند. نقل قول معروف از چارلی پارکر وجود دارد که ساکسیفونیست جاز بود. او چیزی شبیه به این گفت: “عملی ، عملی ، عملی ، سپس وقتی به صحنه می روید ، اجازه دهید همه چیز برود و ناله کند.” من فکر می کنم این رویکرد من به مکالمه است. حتی وقتی با پویایی مکالمات بیش از حد سازگار هستید ، باید لذت واقعی بودن با ذهن انسان دیگری را به خاطر بسپارید و هرگز جادوی در کنار هم را از دست ندهید. به آینده فکر کنید ، اما وقتی صحبت کردید ، همه چیز را رها کنید و ناله کنید.

با خواندن کتاب شما ، یاد گرفتم که یک روش خوب برای سازماندهی مکالمه این است که از کسی بپرسید که چرا او نسبت به آنچه انجام می دهد اشتیاق دارد. بنابراین اشتیاق شما به مکالمه از کجا ناشی می شود؟

من دو پاسخ به این سوال دارم. یکی حرفه ای است. در ابتدای معلم من در هاروارد ، من با بررسی چگونگی صحبت مردم در مورد احساسات خود و تعادل بین آنچه در داخل احساس می کنیم و چگونه آن را به دیگران بیان می کنیم ، احساسات را مطالعه کردم. و فهمیدم که من فقط این علاقه عمیق و عمیق را در درک چگونگی صحبت مردم در مورد همه چیز ، نه فقط احساساتشان دیده ام. ما اکنون ابزارهای علمی داریم که به ما امکان می دهد برای گرفتن مکالمات و آنها را در مقیاس بزرگ تجزیه و تحلیل کنید. درمان زبان طبیعی ، یادگیری خودکار ، ظهور هوش مصنوعی – همه این موارد به ما امکان می دهد تا از داده های رونویسی بسیار زیاد بگیریم و آن را بسیار مؤثرتر پردازش کنیم.

پاسخ شخصی این است که من یک دوقلو یکسان هستم و تمام زندگی خود را گذراندم ، از لحظه ای که چشمان تازه متولد شده ام را باز کردم ، در کنار شخصی که نسخه دقیقی از خودم است ، موجود است. این مانند تماشای من از نزدیک ، تعامل با جهان ، تعامل با افراد دیگر بود. من می توانم ببینم که او گفت و کارها را خوب انجام داد ، و خودم می توانم خودم این کار را انجام دهم. و من دیدم که شوخی های او ناکام ماند ، یا او به سخنان او افتاد – من سعی کردم از این اشتباهات جلوگیری کنم. این یک شکل بسیار خوش شانس از بازخورد بود که تعداد کمی از افراد به دست می آورند. و سپس ، به عنوان یک دوقلو ، شما این شخص را به اشتراک می گذارید ، یک اتاق را به اشتراک می گذارد ، تمام لباس های خود را به اشتراک می گذارد ، به تمام بازی های یکسان می روید و در همان تیم های ورزشی بازی می کنید ، بنابراین ما دائماً در حال گفتگو با یکدیگر بودیم. شما به این سطح مشترک از واقعیت رسیده اید که بسیار باورنکردنی است ، و من بقیه عمر خود را صرف تلاش برای کمک به دیگران کردم تا در روابط خود به آنجا برسند.

“صحبت” با هوشمندانه چارچوب خود را برای مکالمات بهتر ضبط می کند: موضوعات ، پرسیدن ، سبکی و مهربانی. بیایید از ابتدا شروع کنیم. چگونه باید تصمیم بگیریم که در مورد چه چیزی صحبت کنیم؟

اولین توصیه من آماده سازی برای من است. بعضی از افراد به طور طبیعی این کار را انجام می دهند. آنها در حال حاضر به چیزهایی فکر می کنند که باید قبل از دیدن آنها با کسی صحبت کنند. آنها باید به این عادت نگاه کنند. با این حال ، برخی از دانش آموزان من فکر می کنند دیوانه است. آنها فکر می کنند که آماده سازی باعث می شود مکالمه سفت و سخت و اجباری و بیش از حد نوشته شود. اما فقط به این دلیل که شما در مورد آنچه ممکن است بگویید فکر کرده اید که وقتی مکالمه در کلاس است باید در مورد این موارد صحبت کنید. با این حال ، این بدان معنی است که شما همیشه ایده ای دارید که در انتظار شما است وقتی نمی دانید با چه چیزی صحبت کنید. داشتن تنها یک موضوع در جیب عقب شما می تواند در این لحظه های اضطراب به شما کمک کند. این همه چیز را متداول می کندکه برای برقراری ارتباط مهم است. انتخاب یک موضوع تنها در شروع مکالمه مهم نیست. ما دائما تصمیم می گیریم در مورد این سؤال که آیا ما باید در یک موضوع بمانیم ، به سمت چیز دیگری حرکت کنیم یا چرخ دنده ها را کاملاً جابجا کنیم و به مکانی بسیار متفاوت برویم.

چه توصیه ای هنگام تصمیم گیری؟

سه علامت کاملاً واضح وجود دارد که نشان می دهد زمان آن است که افراد را تغییر دهیم. اولین استراحت های متقابل طولانی تر است. دوم خنده ناراحت کننده تر است که ما برای پر کردن فضایی که عموماً با اشتیاق با محتوای خوب پر می کنیم ، استفاده می کنیم. و علامت سوم افزونگی است. هنگامی که شما شروع به تکرار مواردی که قبلاً در مورد این موضوع گفته شده است ، این نشانه این است که شما باید حرکت کنید.

پس از یک مکالمه متوسط ​​، بیشتر افراد این تصور را دارند که تعداد خوبی از افراد را پوشش داده اند. اما اگر بعد از گفتگوهایی که خوب نبوده ، از مردم سؤال کنید ، آنها بیشتر از آنچه در مورد چیزهای کافی صحبت می کردند ، می گویند ، به جای اینکه در مورد چیزهای زیادی صحبت کنند. این نشان می دهد که یک خطای فعلی پس از از بین بردن تمام آب ، بیش از حد طولانی در یک موضوع ادامه می یابد.

عنصر دوم مکالمه پرسیدن سؤال است. من فکر می کنم بسیاری از ما توصیه هایی را برای پرسیدن سؤالات بیشتر شنیده ایم ، اما بسیاری از افراد آن را اعمال نمی کنند. فکر می کنید چرا اینطور است؟

سالها تحقیق نشان داده است که ذهن انسان به طرز چشمگیری خودمختار استبشر غالباً ، ما آنقدر روی دیدگاه خودمان متمرکز شده ایم که حتی فراموش می کنیم از شخص دیگری بخواهیم آنچه را که در ذهن دارد به اشتراک بگذارد. دلیل دیگر ترس است. شما به شخص دیگر علاقه مند هستید و می دانید که باید از آنها سؤال کنید ، اما از اینکه بیش از حد مزاحم باشید می ترسید ، یا اینکه بی کفایتی خود را فاش می کنید ، زیرا فکر می کنید باید جواب را از قبل بدانید.

از چه نوع سؤالاتی باید بپرسیم – و از آن جلوگیری کنیم؟

در کتاب ، من در مورد آن صحبت می کنم قدرت سوالات پیگیری این مبتنی بر هر آنچه شریک زندگی شما فقط گفته است است. این نشان می دهد که شما آنها را شنیده اید ، که اهمیت می دهید و می خواهید اطلاعات بیشتری کسب کنید. حتی یک سؤال از پیگیری -UP می تواند ما را از گفتار سطحی در چیزی عمیق تر و مهمتر دور نگه دارد.

با این حال ، برخی از مدل های بد سؤال مانند “Boomerasking” وجود دارد. مایکل یومن [at Imperial College London] و من یک مقاله اخیر در مورد این موضوعو خدای من ، مطالعه بسیار سرگرم کننده بود. این یک بازی روی کلمه Boomerang است: به شخصی که آن را پرتاب کرده است باز می گردد. اگر از شما بپرسم که چه چیزی را برای صبحانه گرفته اید ، و به من می گویید که K و موز خاص دارید ، و سپس من می گویم: “خوب ، بگذارید در مورد صبحانه خود به شما بگویم ، زیرا پسر ، خوشمزه بود”-این یک کودک بومر است. بعضی اوقات این یک روش به سختی محجبه برای افتخار یا شکایت است ، اما گاهی اوقات فکر می کنم که مردم واقعاً علاقه مند به شنیدن شریک زندگی خود هستند ، اما پاسخ شریک زندگی آنقدر به آنها یادآوری می کند که نمی توانند کمک کنند اما دیدگاه خود را به اشتراک می گذارند. در تحقیقات ما ، دریافتیم که این به شریک زندگی شما می دهد که شما به دیدگاه آنها علاقه ای ندارید ، بنابراین به نظر می رسد بسیار صمیمانه است. به اشتراک گذاشتن دیدگاه خود مهم است. در یک مقطع خوب است مکالمه را برای خود بیاوریدبشر اما این کار را خیلی زود انجام ندهید که به شریک زندگی خود می دهد که پاسخ آنها را نمی شنوید یا نگران نباشید.

مزایای سبکی چیست؟

وقتی به گفتگوهایی فکر می کنیم که خوب پیش نرفته است ، اغلب به لحظات خصومت ، عصبانیت یا اختلاف نظر فکر می کنیم ، اما یک قاتل مکالمه آرام کسالت است. سبکی پادزهر است. این لحظات کوچک درخشش یا درخشش می تواند ما را به عقب برگرداند و باعث شود احساس دوباره با یکدیگر احساس کنیم.

تحقیقات ما نشان داده است که ما وضعیت و احترام می گذاریم برای افرادی که ما را احساس خوبی می کنند ، به حدی که در گروهی از افراد ، شخصی که می تواند یک شوخی مناسب را به زمین بیاندازد ، بیشتر به عنوان رهبر انتخاب می شود. و شوخی حتی نیازی به خیلی خنده دار نیست! این واقعیت است که آنها به اندازه کافی اطمینان داشتند که آن را امتحان کنند و به اندازه کافی صالح برای خواندن قسمت باشند.

آیا اقدامات عملی دارید که افراد می توانند برای تولید سبکی اعمال کنند ، حتی اگر بازیگر طبیعی نباشند؟

سبکی فقط خنده دار نیست. در حقیقت ، هدف از بازیگر بودن ، هدف مناسبی نیست. وقتی به ایستادن در نتفلیکس نگاه می کنیم ، بازیگران این شوخی ها را تکرار کردند و آنها را کامل کردند و آنها را برای مدت طولانی تمرین کردیم و آنها را در یک مونولوگ به مخاطب تحویل می دهند. این یک کار کاملاً متفاوت از یک مکالمه زنده است. در یک گفتگوی واقعی ، آنچه همه به دنبال آن هستند ، احساس تعهد می کنند و این به شوخی های خنده دار یا داستانهای پیچیده ای احتیاج ندارد. وقتی فرصت هایی را برای سرگرم کننده یا سبک کردن جو مشاهده می کنید ، این همان چیزی است که شما باید وارد آن شوید. این می تواند ناشی از تغییر برای یک موضوع جدید جدید باشد یا مواردی را که قبلاً در مورد مکالمه یا در اوایل رابطه خود صحبت کرده اید به یاد بیاورید. این یادآوری ها – که بعضی اوقات به چیزی خنده دار اشاره دارند – چنین روشی زیبا برای نشان دادن آن است شما گوش کردید و به یاد می آوریدبشر حرکت سبکی نیز می تواند درگیر شود تعارف صمیمانه داد به افراد دیگر وقتی به چیزهای زیبا فکر می کنید ، وقتی کسی را تحسین می کنید ، حتماً آن را با صدای بلند بگویید.

این ما را به آخرین عنصر مکالمه می رساند: مهربانی. چرا ما اینقدر مدیریت نمی کنیم که به همان اندازه که دوست داریم مهربان باشیم؟

نوسانات مهربانی اغلب به خود محوریت برمی گردد. تحقیقات نشان می دهد که ما چقدر دست کم می گیریم دیدگاه های دیگران متفاوت است از خودمان ، و فراموش می کنیم که ابزارهایی داریم که مستقیماً در گفتگوی دیدگاه آنها از دیگران سؤال کنیم. چت بهتر در تلاش است تا به دیدگاه شریک زندگی خود توجه کند ، سپس درک کنید که آنها به چه مواردی نیاز دارند و به آنها کمک می کند تا آن را بدست آورند.

سرانجام ، توصیه شماره یک شما چیست تا خوانندگان دفعه بعد که با کسی صحبت می کنند مکالمه بهتری داشته باشند؟

هر مکالمه به طرز شگفت آور ظریف و پیچیده است. وقتی همه چیز به طور کامل اتفاق نمی افتد ، به خود بدهید و از خود تشکر بیشتری کنید. سفرها و سه گانه وجود خواهد داشت ، پس کمی فیض می تواند بسیار دور باشد.

سوژه ها: