چگونه متافیزیک فرضیه های پنهان را بررسی می کند تا به واقعیت بپردازند

متافیزیک شهرت مشکوک دارد. این فیلسوف گفت: “من فکر می کنم بسیاری از مردم فکر می کنند این یک اتلاف وقت کامل است.” استفان مامفورد در دانشگاه دورام ، انگلستان ، نویسنده متافیزیک: مقدمه ای بسیار کوتاهبشر “آنها فکر می کنند که همه چیز درست است که در مورد سؤالات غیر ضروری بحث کنند ، مانند ، به طور معمول ، چند فرشتگان می توانند روی سر یک پین رقصند؟”

دیدن این مسئله دشوار نیست. متافیزیک کلاسیک – این اصطلاح از “متا” یونانی آمده است ، که به معنای فراتر از آن است – به سؤالات عجیب و غریب خاصی بازتاب دارد. مثلاً جدول چیست؟ رنگ ها چه شکلی از وجود دارند؟ علاوه بر این ، این کار را با استدلال به تنهایی ، با ابزارهایی مانند “reductio ad pursurdum” انجام می دهد – شیوه ای از استدلال که به دنبال اثبات یک ادعا با پوچی از انکار آن است. این دور از دانش تجربی است که دانشمندان با مشاهده و تجربه دنبال می کنند.

اما این ایده که متافیزیک فقط یک نظریه پردازی انتزاعی و بدون هیچ پایه ای در واقعیت است ، یک ایده نادرست است ، می گوید: “متافیزیک مربوط به ساختار اساسی واقعیت فراتر از ظواهر است. این بخشی از واقعیت است که نمی توان از نظر تجربی شناخته شد.”

در واقع ، از آنجا که علم مدرن دامنه خود را در سرزمین هایی که زمانی به عنوان صلاحیت متافیزیک در نظر گرفته می شدند ، مانند ماهیت آگاهی یا معنای مکانیک کوانتومی ، گسترش داده است ، بیشتر و بیشتر مشخص شده است که کسی نمی تواند بدون دیگری موفق شود.

برای دیدن اینکه چرا ، اولین چیزی که باید درک کنید این است که همه اعتقادات متافیزیکی دارند ، می گوید ونسا سیفرتفیلسوف علوم در دانشگاه بریستول ، انگلستان. شما احتمالاً اعتقاد دارید که اشیاء وقتی به آنها نگاه نمی کنیم ، به عنوان مثال ، حتی اگر هیچ مدرک تجربی سختگیرانه ای وجود نداشته باشد که این واقعیت داشته باشد ، وجود دارد.

همچنین مهم است که تشخیص دهیم که یک “متافیزیک طبیعی” وجود دارد ، که از متافیزیک کلاسیک متمایز است زیرا از نظر علم مطلع می شود. “شما نگاه می کنید که علم در مورد جهان به ما چه می گوید ، و شما در حال بررسی چگونگی به معنای واقعی کلمه می توانید آن را بررسی کنید.”

این مارک متافیزیک یک سرویس حیاتی برای علم فراهم می کند زیرا فرضیه های اساسی تلاش های ما برای درک جهان را بررسی می کند. مامفورد توضیح می دهد: “در بسیاری از موارد ، اعتقادات متافیزیکی پایه و اساس اساسی است که دانش تجربی بر روی آن ساخته می شود.”

علیت – این ایده که اثرات ایجاد کرده است – که همه ما با وجود این واقعیت اعتقاد داریم که اتصالات علی قابل مشاهده نیست. وی می گوید: “اساساً ، تمام علم مبتنی بر این مفهوم متافیزیکی علی است.”

امروزه دانشمندان به طور مرتب با انواع مفاهیم دیگر که عمیقاً توسط متافیزیک تزریق می شوند ، دست و پنجه نرم کرده اند. عناصر شیمیایی ، فضا و زمان به مفهوم گونه ها و قوانین طبیعت – بار بیشتر.

مامفورد توضیح می دهد که ما این انتخاب را داریم. ما یا می توانیم اعتقادات متافیزیکی خود را برای قوام آنها بررسی کنیم یا آنها را نادیده بگیریم. او می گوید: “اما در مورد دوم ، ما فقط آنها را در یک غیرقانونی فرض می کنیم.”

یکی از جالب ترین مواردی که در آن علم و متافیزیک با هم برخورد می کنند مکانیک کوانتومی است که دنیای اتمها و ذرات را توصیف می کند. این یک تئوری علمی بسیار موفق است ، اما وقتی با معنای آن دست و پنجه نرم می کند ، فیزیکدانان باید با سؤالات متافیزیکی روبرو شوند ، مانند روشی که ما باید پوشش کوانتومی را تفسیر کنیم ، ظرفیت ظاهری یک سیستم کوانتومی به طور همزمان در چندین حالت وجود دارد.

در اینجا ، تمام آنچه ما داریم تفسیرهای رقابتی از آنچه واقعاً اتفاق می افتد است که به تست های آزمایشی ارائه نمی شود ، و مشخص می شود که پیشرفت بدون مقابله با فرضیه های پنهان ما غیرممکن خواهد بود. برای این کار ، برخی از محققان اخیراً شروع به احیای سنتی موسوم به “متافیزیک تجربی” کرده اند ، که در آن آنها انسجام اعتقادات متافیزیکی را که اساسی در تفسیرهای مختلف تئوری کوانتومی است ، آزمایش می کنند.

در پایان ، شما نمی توانید فیزیک را بدون متافیزیک انجام دهید. ” اریک کاکانتی در دانشگاه گریفیت در بریزبن ، استرالیا ، یکی از حامیان اصلی این رویکرد. “شما باید هر دو را همزمان مدیریت کنید.”

سوژه ها: