
شخصیت اصلی Kaliane Bradley اخبار غیر منتظره ای را در وزارت زمان دریافت می کند
Andrey_l / Shutterstock
مصاحبه کننده نام من را گفت ، که باعث ایجاد کلیپ افکار من شد. من اسم خود را نمی گویم ، حتی در ذهنم نیست. او آن را به درستی گفته بود ، که مردم به طور کلی این کار را نمی کنند.
او گفت: “من آدلا هستم.” او یک کلم و موهای بلوند با همان رنگ و بافت مشابه یونجه داشت. “من معاون وزیر هستم.”
“از …؟”
“صندلی داشته باشید.”
این ششمین دوره مصاحبه من بود. کارهایی که برای آن مصاحبه کردم یک انتشار داخلی بود. وی “مجوز امنیتی لازم” را مشخص کرده بود زیرا برای استفاده از تمبرهای مخفی برتر روی کاغذ با نوارهای حقوق و دستمزد باقی مانده است. من هرگز در این سطح از امنیت مجاز نبوده ام ، بنابراین چرا هیچ کس به من نمی گوید کار چیست. از آنجا که او تقریباً سه گانه حقوق فعلی من را پرداخت کرد ، من از طعم نادانی خوشحال شدم. من مجبور شدم یادداشت های کمکهای اولیه را تولید کنم ، از افراد آسیب پذیر و زندگی دفتر خانه در انگلستان محافظت کنم تا تاکنون پیش بروند. من می دانستم که من با همکاری نزدیک با یک پناهنده یا پناهندگان از وضعیت مورد علاقه و نیازهای ویژه کار خواهم کرد ، اما نمی دانستم از کجا فرار می کنند. من خطای مهم سیاسی روسیه یا چین را فرض کرده بودم.
آدلا ، معاون وزیر خدا می داند چه چیزی ، کمی بلوند در پشت گوش خود با شنیدن شنیدنی پنهان است.
“مادر شما پناهنده بود ، درست است؟” او گفت ، این یک راه انکار شده برای شروع مصاحبه شغلی است.
“بله ، خانم.”
او گفت: “کامبوج”.
“بله ، خانم.”
در طی مراحل مصاحبه چند بار از این سؤال پرسیده شد. معمولاً مردم از تختخواب خواسته بودند ، انتظار داشتند كه آنها را اصلاح كنم ، زیرا هیچ كس کامبوج نیست. شما این کار را نمی کنید نگاه کامبوج ، دلقک اول ، به من گفت ، سپس مانند یک چراغ خلبان درخشید زیرا مصاحبه برای کارمندان و نظارت آموزش ثبت شده است. او برای آن هشدار می داد. مردم چیزهای زیادی به من می گویند ، و آنچه می خواهند بگویند این است: شما مانند یکی از اشکال اواخر سفید – شاید اسپانیایی – و همچنین انگار که در حال کشیدن نسل کشی نیستید ، این خوب است زیرا این نوع چیز باعث ناراحتی افراد می شود.
هیچ پیگیری مجاور به نسل کشی وجود نداشت. (همه خانواده هنوز آنجا هستند آستین ها را درک کنید؟ هرگز بازدید نکنید لبخند دلسوز؟ کشور زیبا تاریک شدن با اشک وقتی بازدید کردم در درب پایین قابل مشاهده است آنها خیلی دوستانه بودند. بشر .) آدلا سر دارد. من نمی دانم که آیا او به گزینه چهارم نادر می رود و کشور کثیف را تلفظ می کند.
من اضافه کردم: “او هرگز به خود به عنوان پناهنده یا حتی به عنوان یک پناهنده قدیمی یاد نمی کند.” “شنیدن این حرف مردم بسیار عجیب بود.”
“افرادی که با آنها کار خواهید کرد نیز بعید است که از این اصطلاح استفاده کنند. ما” مهاجران “را ترجیح می دهیم. در پاسخ به سؤال شما ، من معاون وزیر مهاجرت هستم.”
“و آنها مهاجران …”؟ “”
“تاریخ.”
“ببخشید؟”
آدلا شانه های خود را خرد کرد. او گفت: “ما یک سفر زمانی داریم.” “به وزارت خوش آمدید.”
این عصاره با اجازه Kaliane Bradley تولید می شود وزارت زمان، ارسال شده توسط Scepter. این آخرین انتخاب برای باشگاه جدید کتاب دانشمند است. ثبت نام کنید و با ما بخوانید در اینجابشر
سوژه ها:
منبع: https://www.newscientist.com/article/2480634-read-an-extract-from-time-travel-novel-the-ministry-of-time/?utm_campaign=RSS%7CNSNS&utm_source=NSNS&utm_medium=RSS&utm_content=home