Kaliane Bradley از وزارت زمان در مورد چگونگی سفر زمان استعاره برای کنترل داستان او


مفهوم درخشش زمانی. ساعت هیپنوتیزم روی زنجیره ای که بالای ابرها قرار دارد. شناسه Shutterstock 1121133503 ؛ buy_order: -؛ شغل: -؛ مشتری: -؛ دیگر: -

“من باید قوانینی را در مورد عملکرد سفر زمان ایجاد کنم” … Kaliane Bradley

Dreamcatcherdiana / Rstock

حقیقت شرم آور در مورد استفاده از سفر زمانی در رمان من ، وزارت زماناین است که در آغاز ، این تنها ابزاری بود که یک افسر دریایی ویکتوریا را به قرن بیست و یکم وارد کنیم تا بتوانم او را با ماشین لباسشویی و دو و میدانی عذاب دهم. فرضیه اولیه – “اگر کاوشگر قطبی مورد علاقه شما در خانه شما زندگی می کرد ، چه خواهد بود؟” – باید از دو طریق به آن رسید. من یا می توانم فرمانده گراهام گور را به مدت 200 سال در Stasis در قطب شمال یخ زده باشم ، سپس دلیلی را برای رفتن به آن تصور کنم ، در غیر این صورت می توانستم آن را به مرور زمان بکشم و آن را در یک نیمه جداگانه در حومه لندن پرتاب کنم. از دو گزینه ، دوم به چربی بسیار کمتری نیاز داشت.

حتی اولین قالب کتاب این تحقیر را برای ماهیت قابل توجه سفر زمان به اشتراک گذاشت. در نسخه منتشر شده ، این وزارتخانه از همان ابتدا به عنوان یک بخش دولتی مخفی ایجاد می شود که یک سری از تجربیات را به اصطلاح “مهاجران” در تاریخ هدایت می کند ، تا مشخص شود که مجبور شدن در طول زمان بدن یا ذهن شما را به ژله تبدیل می کند. در نسخه اول ، داستان در رسانه های Res ، در یک خانه اجاره ای با یک ژل سازی گیج کننده آغاز شد و از یک راوی پرسید که یخچال و فریزر چگونه کار می کند. دنباله – پیامد – یک احساس روایی که اقدامات گرفته شده و واکنشی ایجاد کرده است – از ذهن من دور بود. من فقط می خواستم دوستانم را بخندانم.

با این حال ، در حالی که من به نوشتن ادامه می دادم ، مشخص شد که من باید قوانینی را در مورد عملکرد سفر زمان ایجاد کنم ، فقط به این دلیل که کمدی بهتر در یک جهان خاص و تعریف شده فرود آمده است. (دقیقاً همانطور که تریلرها بدون مشکل کار نمی کنند ، دیگر شوخی نمی کنند ؛ هرج و مرج بدون عواقب هیجان انگیز یا خنده دار نیست.) اول و مهمتر: مهاجران نمی توانند برگردند (حداقل وزارت اصرار دارد). وزارتخانه نمی تواند پیش برود (دیتو). مهاجرت یک بلیط واحد است. این تنها راه برای خنده ماهی از آب بود – و همچنین تنها دلیلی بود که گور و کمک های دلخراش او ، راوی کتاب ، احتمالاً می تواند مجبور به زندگی در کنار هم شود. اگر او می توانست در هر زمان به خانه برود ، چه علاقه ای به زندگی دست و پا چلفتی و به طور فزاینده ای شدید آنها خواهد داشت؟

وزارت زمانبنابراین ، کتابی در سفر به زمان است که در آن تقریباً هیچ سفر زمانی وجود ندارد. در 350 صفحه ، می بینید که این یک بار اتفاق می افتد. من بعضی اوقات آن را به عنوان کمتر کتابی در مورد دیدگاه و کتاب بیشتر در مورد افرادی که بوروکراسی را در اتاق های مختلف تجربه می کنند ، توصیف می کنم. این باورنکردنی است که هرکسی که آن را برداشت.

هرچه بیشتر با این قاعده در ذهن نوشتم ، بیشتر مجبور شدم با آنچه در گور و سایر مهاجران انجام داده بودم حساب کنم: یعنی مردم اجباری خانه آنها و به آنها گفتم که آنها هرگز نمی توانند برگردند ، که انگلیس هایی که از آنها استقبال می کردند باید به خانه جدید خود تبدیل شوند. علاوه بر این ، حتی اگر آنها می توانست برگرد ، این مرگ آنها خواهد بود. برای جلوگیری از بازی با تقویم ، وزارتخانه مهاجران را انتخاب می کند که به هر حال می میرند ، بنابراین خروج آنها روند تاریخ را تغییر نمی دهد. به طور طبیعی ، مهاجران نمی خواهند به لندن دوره طاعون یا نبرد سامم یا اعزام محکوم جان فرانکلین به قطب شمال بازگردند. هیچ کس نمی خواهد به مکانی برگردد که آنها را بکشد. اما هیچ کس نمی خواهد در یک کشور عجیب و غریب خارجی باشد. من آنها را به عنوان پناهنده نوشتم.

گراهام گور فرانکلین 1845

در آن زمان ، من شروع به درگیر شدن جدی تر با این رمان کردم. این تا حدی به این دلیل است که من با گراهام گور ، مردی که واقعاً وجود داشته است وسواس داشتم. من سعی کردم تصور کنم که زندگی او چگونه به نظر می رسد ، فکر می کرد ، فکر می کرد. من روزنامه ها و کتاب های افسران را در خانه ویکتوریا خواندم تا ایده ای در مورد چگونگی تجربه او دنیایی که از او عبور کرده است ، داشته باشم ، راهی که من در هنگام زندگی شوهرم هنگام زندگی در کشورهای مختلف ، هوا را بررسی کردم. بیشتر و بیشتر ، من سعی کردم با آنچه که از نظر عاطفی و روانشناختی احساس می شود ، در یک برنامه دولتی که به شما پناهندگی می دهد ، به این دلیل که شما را سپاسگزار ، مطیع و مفید خواهید بود ، درگیر کنم.

در همان زمان ، من مجبور شدم به وزارت ام معنا پیدا کنم. من در پاییز 2021 ، در پی دهه “شروع به نوشتن این کتاب کردممحیط خصمانه“سیاست. آیا من واقعاً معتقدم که دولت انگلیس ، و این باعث می شود وسیله ای برای سفر به موقع به عقب برگردد ، از آن برای استقبال از پناهجویان استفاده کند؟ هاها. آنچه تصور می کردم یک وزارتخانه دولت بود که آرزو می کردم اطمینان حاصل کند که داستان پیرامون کار آنها مثبت است ، و با گسترش ، هویت بریتانیا و بریتانیا همزمان و همدست است. سفر؟

بنابراین ، من ، به سد خود ، کتابی را در سفر زمان ننوشتم که در هر صورت ، به فرض علمی سفر به موقع است. در عوض ، این مسئله سفر به عنوان مهاجرت ، زمان به عنوان یک روایت است. اما واقعاً ، من فکر می کنم که همه داستان ها یک سفر زمانی است – این یک قدم زدن در یک وقایع با احتیاط است ، یک هدیه زمانی حفظ شده که می توانید به طور مداوم بررسی کنید و به گذشته ای که هنوز رخ نداده است ، به تعویق بیفتد.

کالیان بردلی وزارت زمان آخرین انتخاب برای باشگاه جدید دانشمند خواندن است. ثبت نام کنید و با ما بخوانید در اینجابشر

سوژه ها:


منبع: https://www.newscientist.com/article/2480645-time-travel-was-just-a-metaphor-for-controlling-a-narrative/?utm_campaign=RSS%7CNSNS&utm_source=NSNS&utm_medium=RSS&utm_content=home

توسط احمد گل کار

احمد گل کار